در خاطر کسی ماندگار هستی 

که لحظه های نبودنت را

با تمام دنیا عوض نمیکند ...

happiness only just pezhman

در آغوش میگیرمت

و نمیدانی که چه آرامشی ست

همین آغوش خیالی ....

دستانی میخواهم که آرامم کنند

مهربانی که به فکر دلتنگی هایم باشد 

ولی هیچکس نمیداند

که به جز تو هیچ نمیخواهم !

صدایت را به وسعت حسرت دیدنت دوست دارم

با آرزوی دیدنت ندیدنت را تحمل میکنم ...

 آری

خنده های تو

بزرگترین آرزوهای من اند...

شادمانه بخند

بگذار تا برآورده شوند...

بیشتر عاشقت میشوم وقتی ...

به لبام نگاه میکنی اما ...

پیشونیم رو میبوسی ... 

دوستت دارم های من به مشابه دوستت دارم های

کودکیست که

وقتی از او سوال میکنی چقدر دوسم داری؟

او در پاسخ میگوید:

دو تا ویا ده تا ویا نهایتش به بزرگی محدوده

دو دستانش ...

دوست داشتنی در حد توان به دور از دروغ

و به وسعت آسمـــــــــــــــان...

اثبات دوست داشتن فقط

حرفهای عاشقانه نمیخواهد!

یک دل ساده میخواهد

و یک دنیا مهربانی!

وقتی ثانیه های عمرت را خرج نگاه

مهربانش کردی

خرج خنداندن و شاد کردن دلش ...

آنوقت عاشقانه ها میشود شانه هایت !

همانجایی که حاضر است جان دهد

وقتی که سر میگذارد ...

بهم گفت کمی از حال و روزت بگو و من سکوت کردم  و سکوت کردم و سکوت کردم

انقدر سکوت کردم که مطمئن شدم چیزی رو از قلم ننداختم

نه ســــــــرو و نه باغ و نه چمــــــن میخواهم

نه لالــــــه نه گـــــل نه نســــــــترن میخواهم

خـــــــــــــــواهم ز خــــــــــــــــــــــــدای خویش کنجی خلوت

مــــــن باشم و آن کسی که مـــــن میخواهم ...

چشمانم راباز مےکنم

و تو نيستي!

اين بےرحمانہ ترين اتفاق هرروز من است!

تمام خوبـــــی حس مالکیت اینه که

از کسی که دوسش داری بپرسی

تــــــو مال کی هستی؟!

و اون بدون معطلی بگه:

فــقط مــــال تـــــــــــــو...

کاش میشد برگردی وببینی

چشمانم چگونه تقاصِ

تمام بیخیالی هایت را پس میدهند...

 دلم برایت تنگ شده !

می خواهم آنقدر اشک بریزم

تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود .

ولی می ترسم …

” تهران” ، ” ونیــــز” شود !!!

 تکه های قلبم را با تو قسمت می کنم

شاید هیچ اثری بر این

سرمای زمستانی نداشته باشد؛

اما…

برای لحظه ای می توانی گرمای

عشق واقعی را در دستانت حس کنی!!!

انصاف نیست ...

دنیا آنقدر کوچک باشد که

آدمهای تکراری را روزی هزار بار ببینی

و آنقدر بزرگ باشد 

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد

حتی یکبار ببینی ...

به دادم برس ای اشک

دلم خیلی گرفته

نگو از دوریه کی

نپرس از چی گرفته

حق نداری اخم کنی ،

همیشه باید بخندی !

اجازه ناراحت شدن نداری !

باید خیلی مواظب خودت باشی

فهمیدی ؟

حق مریض شدن نداری !

باشه ؟

چون من دوستت دارم !

خدایا...

این بند دل آدم کجاست؟

که گاهی با

یک اسم

یا حضور یک نفر

و یا با یک لبخند "پاره" میشود...

بارون و دوست دارم هنوز

چون تو رو یادم میاره

حس می کنم پیشه منی

وقتی که بارون می باره

آرزو دارم بهاران مال تو 

شاخه های یاس خندان مال تو

آن خداوندی که دنیا آفرید

تا ابد همراه و پشتیبان تو

 ای که دور از من و در قلب منی

با خبر باش که دنیای منی

زهرای نازم برایت آرزو میکنم آرزوی

کسی باشی که آرزویش را داری...

   واژه ی غریبیست عشق...

   لحظه ای آبادت میسازد، لحظه ای ویران!

   لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا

   پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی

   تضاد و تفاهم، شک و یقین...

   عجیب قدرتمند است و جادو میکند!

دوس دارم به عشقش نرسد..

حالش دیدن دارد...؟

انگار رژیم دارند..!

همه آنهای که به من میرسند

زود سیر میشوند..

یکی هست در محله ما!!!

همه او را برای یک شب دوست دارند..

حتی برایش آش نذری هم نمیبرند او با کسی

کاری ندارد خودش را میفروشد و نان شبش را میخرد

حاج آقا میگوید باید از محله برود چون همه جوانان مسجدی

را از راه به در کرده ولی چرا مسجدی ها با یک فاحشه از

راه به در شدند ولی فاحشه با این همه مسجدی به

راه راست هدایت نشد شاید فاحشه به کارش ایمان دارد

و مسجدی ها نه!!!!

باورت نمیشود ولی من خواب دیدم که فاحشه محله ما

                  به بهشت میرود

دعوتم کن به یه بوسه گوشه دنج یه رویا

من می خوام با تو بمونم از الان تا ته رویا

من میخوام باشم کنارت با همین رویا بمیرم

من میخوام بمیرم اما دستاتو توی دستام بگیرم

    دلم از نبودنت پر است ،

آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد !  
                                   

هرچی که روزها میگذرن، احساسات من قوی تر میشه

به چشمام نگاه کن، خواهی دید که حرفام راسته

دختر بودن یعنی این چی پوشیدی گمشو عوض کن

دختر بودن یعنی آرزوی سفر مجردی رو به گور بردن

 دختر بودن یعنی خوشگله میشه برسونمت

 دختربودن يعني " برو تو ، دم در واي نستا"

 دختر بودن يعني حق هر چيزي رو فقط وقتي داري كه تو عقدنامه نوشته باشه

دختر بودن یعنی سیگار کشیدن = فاحشه بودن

 دختر بودن یعنی تابستون با یه لباس تا خرخره

 دختر بودن یعنی ساعت 8 شب دیروقته کجایی بیا خونه

 دختر بودن يعني نخواستن و خواسته شدن

دختر بودن یعنی کلی عروسک که یه دفعه میگن بزرگ شدی بسه جمعشون کن

دختر بودن یعنی پسر حسن آقا ریس یه کارخونه شده میدونی؟

 دختر بودن يعني "كجا داري ميري؟"

 دختر بودن یعنی تو دریا با لباس بری

 دختر بودن یعنی ذلیل بشی آبروم رفت دگمه هاتو ببند

 دختر بودن یعنی " از پدرت اجازه گرفتی؟"

 دختر بودن یعنی بهت بگن خیلی خودسر شدیا!

 دختر بودن یعنی با لباس سفید اومدن با کفن رفتن !

 دختر بودن یعنی تباه شدن زندگیت واسه " حرف مردم"

 دختر بودن یعنی فراموش کردن آرزوها

 دختر بودن یعنی حق نداری به انتخاب خود تصمیم بگیری....

 دختر بودن يعني اجازه گرفتن واسه هرچي ، حتي نفس كشيدن...

  دختر بودن یعنی دفن شدن در زندگی.. 

دختر بودن یعنی ته ته معصومیت